هزارها سال پیش خداوند انسان را خلق کرد. وارد یک زندگی کوتاه دنیوی شدیم و همه، چه خوب چه بد، میدانیم این زندگیِ تلخ یا شیرین، روزی تمام میشود و زندگیِ همیشگیِ تلخ یا شیرین در آخرت، روزی خواهد رسید. برای اینکه معلوم شود کدام یک بهتر هستیم و میتوانیم شبیه او و خلیفة الله باشیم باید امتحان شویم همان طور که فرمود: الَّذِی خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَیاةَ لِیبْلُوَکُمْ أَیکُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا، آن کسی که مرگ و حیات را آفرید تا شما را بیازماید که کدام یک از شما بهتر عمل میکنید. «الملک/2» ازدواج، تربیت فرزند، تحصیل، کار، گفتار و رفتار فردی و اجتماعی و سیاسی همه و همه انواع و اقسام امتحانات الهی هستند. از همان اول هابیل و قابیل دو جبهه حق و باطل را تشکیل دادند، گاهی حق پیروز می شد و گاهی باطل! تاریخ زندگی معصومین علیهم السلام را ورق بزنیم میبینیم جبهه حق همیشه مظلوم بوده و به خاطر همین مظلومیت، آن حضرات تنها ماندند و به شهادت رسیدند. همه اینها به خاطر عدم تشخیص جبهه حق و باطل و رد شدن در امتحان الهی است، حتی خواص و علما نیز در این تشخیص اشتباه میکنند و باعث شهادت امام حسین علیه السلام میشوند! فراتر از عزاداری و گریه، عوامل این حادثه را به صورت دقیق بررسی کنیم آن وقت است که متوجه میشویم چرا امام خمینی رحمة الله علیه فرمود: محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است. حجت آخرِ خداوند از نظرها غایب شد تا مردم دیگر در تشخیص خود اشتباه و غفلت نکنند و روزی آمادگی کاملِ پذیرایی از صاحب العصر و الزمان علیه السلام داشته باشند. اکنون زمان انتخابات است. مراد دل همه ما امام خمینی رحمة الله فرمود: انتخابات یک امتحان الهی است. یعنی این امتحان یا ما را به خدا نزدیک میکند و یا دور! پس باید بهترین انتخاب را داشت. انتخابی که با تعقل و تامل دقیق باشد، انتخابی که برای آن دلیل داشته باشیم، انتخابی که به دور از قبیله گراییهای سیاسی و تعصبات قومی و گروهی باشد، اگر این چنین شد پس چه فرقی است بین ما و متعصبان دوران جاهلیت که پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله با آنها مبارزه کرد. اگر مسلمان هستیم باید بدون هیچ پیش فرض و تعصبی، زندگی و احوال و اقوال و رفتار همه کاندیدها را بررسی و پس از آن انتخاب کنیم. در پیشگاه عدل خداوند مسئول هستیم اگر بگوییم که به فلانی رای میدهم به خاطر اینکه فلان حزب یا فرد یا فلان خواننده و هنرمند از او حمایت کرده است. با اندکی نگاه واقع بینانه و به دور از تعصب میتوان فهمید که کدام کاندید اخلاق و تقوای بیشتری دارد، بازوی رهبر خواهد بود، دشمن از آمدنش ناراحت میشود، نگاهش به داخل است، به فکر محرومان و رفع فقر است، در برابر دشمن شجاع و نترس است و با اشرافی گری مبارزه خواهد کرد... باز اگر تشخیص مشکل شد این چنین تصور کنید که شما در جبهه جنگ هستید و میبینید دو جبهه در مقابل هم صف آرایی کردهاند ولی نمیدانید کدام حق است و کدام باطل؟! بهترین کار این است که نگاه کنید ببینید دشمنی که واقعی است و در دشمنیاش شکی ندارید به کدام سمت تیراندازی میکند و از کدام جبهه حمایت میکند. خودتان شبکههای ماهوارهای دشمنان و منافقین را رصد بفرمایید متوجه کاندیدای اصلح خواهید شد. حواسمان باشد که برای کامل شدن ایمان و تکامل و رسیدن به خداوند باید حب و بغض الهی داشته باشیم چرا که پیامبر گرامی اسلام فرمودند: مَنْ أَحَبَ لِلَّهِ وَ أَبْغَضَ لِلَّهِ وَ أَعْطَى لِلَّهِ وَ مَنَعَ لِلَّهِ فَقَدِ اسْتَکْمَلَ الإِیمَانَ. هر کسی که براى خدا دوست دارد و براى خدا دشمن دارد و براى خدا عطا کند و براى خدا منع کند به کمال ایمان رسیده است. نهج الفصاحه، ص763. ان شاء الله فردا ملت بزرگ ایران فرد اصلح را انتخاب کنند و در پیشگاه عدل خداوند رو سفید شوند. [ پنج شنبه 96/2/28 ] [ 7:10 عصر ] [ حسین هاتفی ]
طاعات و عبادات گذشتهتان قبول توی ماه مبارک رمضان در این شهر دوری که تبلیغ رفته بودم یه روز یکی از جوونهای مسجد، عکس دختر خردسالم رو توی گوشیش نشونم داد، تعجب کردم و پرسیدم این رو از کجا آوردی؟! گفت خواهرم از عکس پروفایل خانم شما ذخیره کرده بود، منم از ایشون گرفتم! یه لحظه بهم برخورد، چرا عکس دخترم توی گوشی ایشون هست؟ و چقدر عجیب هست این فضای مجازی و صد افسوس که خیلی از ماها توجه نمیکنیم به اونچه در این فضای بی در و پیکر میگذره، و هزار افسوس بیشتر که نمیدونیم باید چیکار کنیم و چه فرهنگی باید در استفاده از اون داشته باشیم و مخاطبین ما کیا هستند و چه ویژگیهایی دارند و با هر رفتار ما چه اتفاقی میافته! مثلا یه نمونهش خیلی از افراد بدون اینکه متوجه باشند، پروفایل رو عکس شخصی خودشون میگذارن غافل از اینکه این عکس رو در معرض دید همه گذاشتند و به قول معروف به اشتراک با دیگران گذاشتند، کاری با کسانی که به قول خودشون لارج هستند و این مسائل براشون اهمیتی نداره و بی قید و بند هستند ندارم! اما اون خواهر بزرگوار مذهبی و چادری و باحجاب، براش مهم نیست که این عکس رو هر نامحرمِ مریض دلی میتونه ذخیره کنه؟! چه بسا ممکنه نامحرمی اون رو ذخیره کنه و تا مدتها بهش خیره بشه؟! یا وقتی که توی یه گروه مختلط هستند، حتی مذهبی! وقتی اون کاربر داره توی گروه حرف میزنه یا سلام علیک میکنه اون تصویر رو توی ذهنش مجسم میکنه؟! نمیدونم! من که یک پدر هستم برام سخت اومد یه نامحرم عکس دخترم رو توی گوشیش داشته باشه! همون لحظه به این فکر افتادم خانمهایی که عکس خودشون رو برای پروفایل میگذارند چطور با خودشون کنار میان و اجازه میدن یه نامحرم اونها رو ذخیره کنه و هر وقت خواست با هر هدفی بهش نگاه کنه! یه اتفاق خیلی بد دیگه هم میافته که کمتر کسی به بدیش توجه میکنه این هست که گاهی عکاسان حرفهای یا معمولی از هنرهای خود یا دیگران عکس میگیرند و دستشون توی عکس مشخص هست، غافل از اینکه با همین عکس چه اتفاقهایی در پس پرده میافته و خودشون خبر ندارند! بدی این عکس وقتی دو چندان میشه که این عکسها در گروهها و شبکههای مجازی گذاشته میشه و همه کاربران اون رو میبینند، ذهن آقایون کنجکاو هست و در بعضی از موارد تخیل شدیدی دارند، متاسفانه ناخن بلند، رنگ پوست، شکل دست، نوع پوشش دست، همه اینها رو آقایون با دقت برانداز میکنند و از این طریق در مورد مخاطبشون حدسهایی میزنند! عزیزان شاید همه مردها اینطوری نباشند و نگارنده رو به سختگیری و خشک بودن متهم کنید اما کافیه یه مریض دل اینطوری باشه و همه این موارد و حدسیات و تصاویر رو در ذهن خودش مجسم کنه مخصوصا هنگام صحبت با شما! یادمون باشه که عکسها سخن میگویند! پینوشت: فرقی بین عکس از صورت یا نیمرخ و هر عکسی که نمایانگر بدن باشه نیست، همه اینها مورد توجه نامحرم هست! در ضمن بین فضای مجازی و حقیقی زمین تا آسمون فرق هست. [ شنبه 95/4/26 ] [ 7:57 عصر ] [ حسین هاتفی ]
کودکِ تازه به دنیا آمده زردی گرفته بود و حال مادر نامساعد، دکتر گفت باید بستری شود. اما پدر راهیِ سفری دور بود و نگرانِ کودک و مادرِ بدحال. پدر گفت: حتما باید بستری شود؟ می توان از این کار صرف نظر کرد؟ اگر می شود در منزل مراقب او باشیم؟ دکتر نیم نگاهی بالا انداخت و خودکار و نسخه را طرف پدر هل داد و گفت: پس تو بنویس، شاید تو بیشتر از من می دانی، تو که بیشتر از من درس خوانده ای، پس تو بیا و بشو دکتر! ***** بعضی از افراد معلوم نیست به چه علت، به خاطر اعتماد به نفس بالا و در عین حال کاذب، یا غرور و تکبر، یا اطلاعات اندک و در عین حال جهل بسیار، یا به خاطر هواهای نفسانی یا سلایق شخصی و اعتقادات غلط یا افکار باطل یا دلسوزی که نامش کاسه داغ تر از آش و دوستی خاله خرسه شدن است، اقدام به نقد دیگران در حیطه های مختلف یا نظریه پردازی در موضوعات مختلفی که مربوط به آنها نیست و یا اطلاعات کم دارند، می کنند. پزشک نمی تواند در مسائل مهندسی نسخه بپیچد، همان طور که مهندس نمی تواند در مسائل پزشکی نسخه بپیچد. روحانی نمی تواند در مسائل پزشکی نسخه بپیچد، همان طور که پزشک نمی تواند در مسائل دینی نسخه بپچد. و همچنین سایر اقشار و اصناف در مسائل یکدیگر. حتی یک پزشکی که سواد و تجربه اش محدود است نمی تواند در مسائل کلان پزشکی نظر دهد و با اساتید خود محاجّه کند. همچنان که یک روحانی که سواد و تجربه اش محدود است نمی تواند در مسائل کلان دینی نظر دهد و با علماء و مراجع محاجّه کند و یا فتوی بدهد. البته لازم به ذکر است که این سخنان بدین معنا نیست که دانشجو و طلبه یا دیگران خود تفکر نکنند و در پی سوال و کشف ابهام و جهل خود از آن مسائل کلان و کلام بزرگان نباشند. اما چه بسیار فرق است بین تفکر و سوال کردن و زدودن جهل و ابهام خود با نقد کردن و نظریه پردازی و خود را حق دانستن آن هم با اطلاعات اندک و تجربه محدود. و چقدر جامعه ما پر است از کوچک هایی که خود را بزرگ می پندارند و آرواره تکان می دهند و قلم می چرخانند! پ.ن: تذکر یک نکته در رابطه با مسائل دینی و سیاسی لازم است. سیاست و دیانت ما عین هم است و از هم جدا نیست و معصومین علیهم السلام و بسیاری از شهدا به خاطر همین به شهادت رسیدند. سیاستمدار قبل از اینکه سیاستمدار باشد باید دین شناس و دین مدار و راه شناس و در طریق دین باشد. همچنین با بیان این مطلب توهم نشود که علماء و روحانیت بصیر و دین شناس و آگاه به مسائل زمان، برای حفظ دین و جلوگیری از خودکامگی و مستی سیاستمداران تازه به دوران رسیده و پر و بال گرفته در سایه ولایت و حکومت اسلامی، سخنی در مسائل سیاسی و نظام اسلامی نزنند. که اگر چنین علمای بصیر و عالم و باصفایی نبود ولایت تنهاتر می ماند و خوش بینانه اجنبی ها از طریق غفلت و جهالت این سیاستمداران وارد کشور می شدند و ثروت مادی و معنوی آن را غارت می کردند. [ سه شنبه 93/3/20 ] [ 7:38 عصر ] [ حسین هاتفی ]
اینقدر امتحان مهم است که از خواب و تفریح و غذا میزنی. اینقدر اضطراب و دلهرهی قبولی داری که موقع امتحان قلبت تپنده ترین قلب جهان میشود و آن لحظه از متوکل ترین و متوسل ترین افراد روی زمین می شوی و شروع به ذکر خواندن میکنی! ترافیک امتحانات مختلف طوری بود که سه ماه درگیر بودی و حتی فرصت و حوصله نوشتن مطلب جدید را هم نداشتی! اما افسوس و عجب از این آدم که چه امتحانهای بزرگ و طاقت فرسایی در راه دارد و بی خیالِ بی خیال سر در لاک خویش کرده و طی طریق می کند و خبر ندارد که هر ثانیه و هر نفس به امتحانی غیر قابل توصیف نزدیک میشود! و چقدر تفاوت است از آسمان تا زمین میان این امتحان و آن امتحان بزرگ. تاریخ امتحان این دنیا معلوم است. آن اوایل که فکر میکنی فرصت خواندن داری و گاهی زرق و برق دنیا و زندگی تو را از خواندن کتاب باز میدارد چندان ناراحت نمیشوی و زندگیات به طور عادی میچرخد، اما وقتی به دو سه روز آخر میرسی و شب امتحان فرا میرسد به تکاپو میافتی و تو را از نمیتوانند از کتاب جدا کنند و شاید بتوانی از پسِ امتحان بر بیایی ولی باز دلت قرص و محکم نیست و دلهره موفقیت و شکست را داری. ولی بدا به حال کسی که مهیا و آماده آن امتحان نشده باشد، آن امتحانی که هر لحظه نزدیک است و امکان دارد فرا رسد و تکرار شدنی نیست و کسی که مطلب آماده برای جواب دادن نداشته باشد ناراحتیاش ابدی است و هیچ فرصتی برای جبران نمیدهند! سهل انگاری و کوتاهی در این امتحانات تو را هلاک نمیکند و اندوهی کوتاه مدت در پی دارد و چه بسا در نوبتهای بعد قابل جبران باشد. اما وای به حالت اگر در آن امتحان سهل انگاری کنی و مردود شوی! هیچگاه روی خوش نخواهی دید و هلاکت و نابودی و عذاب طولانی یا همیشگی در انتظارت خواهد بود. چه شیرین است! چه شیرین و خوشایند است وقتی که متوجه شوی در این امتحان دنیایی قبول شده ای! یعنی شیرینیِ قبولی امتحان پس از مرگ هم قابل توصیف است؟ آماده شده ایم؟ وَاتَّقُوا یوْمًا لَا تَجْزِی نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَیئًا وَلَا یقْبَلُ مِنْهَا شَفَاعَةٌ وَلَا یؤْخَذُ مِنْهَا عَدْلٌ وَلَا هُمْ ینْصَرُونَ و از آن روز بترسید که کسی مجازات دیگری را نمیپذیرد و نه از او شفاعت پذیرفته میشود؛ و نه غرامت از او قبول خواهد شد؛ و نه یاری میشوند. بقرة/48 یوْمَ یفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِیهِ. وَ أُمِّهِ وَ أَبِیهِ. وَ صَاحِبَتِهِ وَ بَنِیهِ. لِکُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ یوْمَئِذٍ شَأْنٌ یغْنِیهِ. وُجُوهٌ یوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ. ضَاحِکَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ. وَ وُجُوهٌ یوْمَئِذٍ عَلَیهَا غَبَرَةٌ. تَرْهَقُهَا قَتَرَةٌ. عبس/34-41 در آن روز که انسان از برادر خود میگریزد، و از مادر و پدرش، و زن و فرزندانش؛ در آن روز هر کدام از آنها وضعی دارد که او را کاملا به خود مشغول میسازد! چهرههائی در آن روز گشاده و نورانی است، خندان و مسرور است؛ و صورتهایی در آن روز غبارآلود است، و دود تاریکی آنها را پوشانده است. [ جمعه 93/2/19 ] [ 7:37 عصر ] [ حسین هاتفی ]
کلی هزینه میکنی تا یک لپ تاپ ظریف و زیبا و دارای امکانات خوب بخری. هنگام کار با لپ تاپ خسته میشوی و یک لیوان چای داغِ لب سوز و لب دوز و قند پهلو کنار لپ تاپ میگذاری تا نوش جان کنی. حواست نیست و دستت به لیوان میخورد و صاف روی لپ تاپت میریزد! صداهایی از لپ تاپ بلند میشود و صفحه خاموش میشود و دیگر هر کار میکنی روشن نمیشود. این همه هزینه با یک لیوان چای از بین رفت! نه تنها هزینهی لپ تاپ بلکه اطلاعات مفید و فعالیتهای فراوان که ساعتها و چه بسا ماهها و سالها زحمت آن را کشیده بودی به یک چشم بر هم زدن نابود شد و رفت که رفت! حالا تصور کن این لیوان چای را خودت بالای لپ تاپ بگیری و آن را خالی کنی! چنین کاری میکنی؟ حتما میگویی مگر دیوانه شدهام، مگر... هرگز چنین کاری نمیکنی و تصورش هم برایت سخت است تا چه رسد به انجامش. یادت میآید وقتی که آن را خریدی، فروشنده سفارشات لازم را به تو کرد و درباره باطری، تمیزی، کاور، کیف و همه مواردی که برای هر چه بهتر نگه داشتن یک لپ تاپ است، به تو دستوراتی را گفت؟ سعی میکنی این دستورات را رعایت کنی تا همیشه برایت کار کند و با آن فعالیتهای مختلف انجام دهی. کلا قانون و قاعده این است که هر چه سازنده و فروشندهی وسیلهای گفت باید رعایت شود وگرنه یا از بین میرود و یا در عملکردش مشکلی ایجاد میشود. همه دستورات دین اسلام برای رشد معنوی و اخروی و حتی مادی و دنیویِ خودمان است و هیچ نفع و ضرری برای الله، خالق خودمان نداریم. مخالفت با امر و نهی او ضررهای فراوانی برای جسم و روح دارد که گاهی قابل جبران نیست و همانند آن لپ تاپ نابود میشود و پشیمانی هم گاهی سودی ندارد. همانطوری که برای لپ تاپ، آب هلاک کننده بود، برای انسان نیز شراب و یا مواد مست کننده و روان گردان، هلاک کننده است. چه شود عاقل را که گاهی از عمد این مایعات و مواد را به جان خودش میاندازد و جسم و روح خویش را به فنا میدهد؟! در صورتی که خالقش چنین فرموده: یسْأَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَیسِرِ قُلْ فِیهِمَا إِثْمٌ کَبِیرٌ وَ مَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثْمُهُمَا أَکْبَرُ مِنْ نَفْعِهِمَا. درباره شراب و قمار از تو سؤال میکنند، بگو: در آنها گناه و زیان بزرگی است؛ و منافعی (از نظر مادی) برای مردم در بردارد؛ (ولی) گناه آنها از نفعشان بیشتر است. سوره بقرة/219. چه میشود که ربّ ما میگوید شراب و مست کنندهها انسان را از یاد خدا و نماز باز میدارد و این عمل از شیطان است، اما باز هم لیوان شراب را از قصد روی لپ تاپِ وجودیِ خویش میریزد: إِنَّمَا یرِیدُ الشَّیطَانُ أَنْ یوقِعَ بَینَکُمُ الْعَدَاوَةَ وَ الپغْضَاءَ فِی الْخَمْرِ وَ الْمَیسِرِ وَ یصُدَّکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَ عَنِ الصَّلَاةِ فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ. شیطان میخواهد به وسیله شراب و قمار، در میان شما عداوت و کینه ایجاد کند، و شما را از یاد خدا و از نماز بازدارد. آیا (با این همه زیان و فساد، و با این نهی اکید،) خودداری خواهید کرد؟! سوره مائدة/91. یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَیسِرُ وَ الْأَنْصَابُ وَ الْأَزْلَامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ. ای کسانی که ایمان آوردهاید! شراب و قمار و بتها و ازلام (نوعی بختآزمایی) پلید و از عمل شیطان است، از آنها دوری کنید تا رستگار شوید! سوره مائدة/90. عجب آدمهایی هستیم ما... [ سه شنبه 92/10/17 ] [ 7:48 عصر ] [ حسین هاتفی ]
|
||